شب زنده داری چه بلایی سر بدن می آورد؟
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۴۶۰۳
مطالعهای که اخیراً در ژورنال «Experimental Physiology» منتشر شده است نشان میدهد که چرخههای خواب و بیداری، ضمن تغییردادن ترجیحات بدن ما برای انتخاب منابع تأمین انرژی، باعث ایجاد تفاوتهای متابولیک نیز میشوند.
بر اساس این مطالعه، توانایی چربیسوزی برای تأمین انرژی در افرادی که تا دیروقت بیدار میمانند، در سطح پایینتری قرار دارد؛ این موضوع، به معنای امکان ذخیرهی چربیها در بدن و افزایش احتمال ابتلا به دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبیعروقی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منظور از تفاوتهای متابولیک این است که هر گروه چقدر میتواند بهطور مؤثر از انسولین برای ارتقای جذب گلوکز استفاده کند؛ این گلوکز، توسط سلولها ذخیره و برای تولید انرژی، استفاده میشود.
کسانیکه دوست دارند مانند پرندگان سحرخیز صبحها فعال باشند، وابستگی بیشتری به چربی، بهعنوان منبع انرژی دارند. این افراد در طول روز، از سطوح آمادگی هوازی بیشتری نسبت به افراد شبزندهدار برخوردار هستند. در نقطه مقابل، جغدهای شب یا کسانی که دوست دارند شبها تا دیروقت بیدار باشند، چربی کمتری را حین استراحت یا هنگام ورزش مصرف میکنند.
پژوهشگران دانشگاه راتگرز نیوجرسی در ایالات متحده آمریکا، با طبقهبندی ۵۱ شرکتکننده به دو گروه مجزا، آنها را مورد مطالعه قرار دادند؛ افراد شب بیدار و کسانی که سحرخیز هستند. طبقهبندی مذکور، بر اساس کرونوتایپ (تیپ شخصیت زمانی) افراد و تمایل طبیعی آنها برای فعالیت و خواب در ساعات مختلف شبانهروز انجام شد.
این گروه از پژوهشگران، برای ارزیابی توده بدن، حساسیت به انسولین، نمونههای تنفسی و ترکیب بدنی شرکتکنندگان، از تصویربرداریهای پیشرفته استفاده کردند. این تصویربرداریها، برای اندازهگیری متابولیسم چربی و کربوهیدرات بدن افراد انجام شد.
شرکتکنندگان در این پژوهش، بهمدت یک هفته، تحتنظر قرار گرفتند تا الگوهای رفتاری آنها در طول روز ارزیابی شود. این افراد، علاوه بر داشتن یک رژیمغذایی با کالری مشخص، مجبور بودند یک روزه شبانه نیز داشته باشند تا تأثیر تغذیه روی نتایج تحقیق به حداقل برسد.
برای مطالعه ترجیحات سوختی بدن شرکتکنندگان، آنها پیش از انجام دو جلسه تمرینی ۱۵ دقیقهای و در حین استراحت، مورد آزمایش قرار گرفتند. این آزمایشها، در دو جلسه و روی تردمیل انجام شد که در یکی از آنها شدت تمرین متوسط و در دیگری بالا بود. سطح تناسباندام هوازی این افراد، از طریق چالش شیب ارزیابی شد. در این چالش، شیب دستگاه تردمیل هر دو دقیقه یکبار، ۲/۵ درصد افزایش داده شد و این کار تا رسیدن شرکتکننده به نقطه خستگی ادامه پیدا کرد.
پژوهشگران بعد از انجام این آزمایش نتیجه گرفتند که افراد سحرخیز، نسبت به جغدهای شب، چربیسوزی بیشتری در حالت استراحت و همچنین در طول انجام تمرینات ورزشی دارند. علاوه بر این، جغدهای شب نسبت به انسولین نیز مقاوم بودند؛ به این معنی که بدن آنها به مقدار انسولین بیشتری برای کاهش سطح گلوکز خون نیاز داشت و به جای چربی نیز کربوهیدراتها را بهعنوان منبعی انرژی ترجیح میداد.
توانایی بدنی ضعیف شببیداران در پاسخگویی به انسولین برای افزایش مصرف سوخت میتواند مضر باشد؛ چراکه نشاندهنده ریسک بالاتر ابتلای آنها به دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی است. دلیل چنین اختلافی بین ترجیحات متابولیکی افراد سحرخیز و شبزندهدار همچنان ناشناخته است و نیاز به بررسی بیشتری دارد.
استیون مالین، نویسنده ارشد این مقاله و یکی از پروفسورهای دانشگاه راتگرز نیوجرسی میگوید: تفاوتهای موجود بین متابولیسم چربی افراد سحرخیز و شبزندهداران نشان میدهد که ریتم شبانهروزی بدن ما (چرخهی خواب و بیداری) میتواند روی نحوه استفاده بدن از انسولین تأثیرگذار باشد.
حساسیت بسیار زیاد یا ناتوانی در پاسخ به انسولین، پیامدهای قابلتوجهی روی سلامتی ما دارد. این مشاهدات، سبب افزایش درک ما از چگونگی تأثیر ریتمهای شبانهروزی بدن روی سلامت مان میشوند. بهنظر میرسد که کرونوتایپ روی متابولیسم و عملکرد هورمونی ما مؤثر باشد. با توجه به این موضوع، پیشنهاد میکنیم که کرونوتایپ بهعنوان عاملی برای پیشبینی ریسک بیماری در افراد مورداستفاده قرار گیرد.
وی می گوید : طبق یافتههای آنها افراد سحرخیز، نسبت به جغدهای شب که در طول روز بیتحرک هستند، آمادگی جسمانی بالاتری دارند.
بیشتر بخوانید: خانمها این دردها را جدی بگیرند/ آندومتریوز چیست؟ بهترین روشها برای کنترل آلرژی در زمستان۲۳۳۲۳۶
کد خبر 1700678منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: خواب کمبود خواب بیماری قلبی سلامت خانواده افراد سحرخیز شب زنده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۴۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشمندان سرانجام موفق به کشف دلیل خستگی مزمن شدند
سندرم خستگی مزمن یا آنسفالومیلیت میالژیک سالها سبب حیرت و سردرگمی دانشمندان شده بود. هرچند چون این مشکل مرگبار نبود، تا حد زیادی مورد بیتوجهی قرار میگرفت. تا اینکه در سال ۲۰۱۶ یعنی سالها پیش از آغاز همهگیری کرونا، موسسه ملی سلامتی آمریکا (بزرگترین تامینکننده دولتی پژوهشهای پزشکی در جهان) تصمیم گرفت بخشی از بودجه خود را به پژوهش درباره دلیل خستگی مزمن اختصاص دهد.
دلیل سندرم خستگی مزمن به مشکلی در مغز بیمار باز میگرددبه گزارش گجت نیوز، این پژوهش خاص ۸ سال طول کشید و حالا شاهد انتشار نتایج نهایی آن هستیم. در یکی از کاملترین پژوهشهای پزشکی جهان، دانشمندان گروه کوچکی متشکل از ۱۷ نفر را زیر ذرهبین قرار دادند. این افراد پس از یک عفونت دچار سندرم خستگی مزمن شده بودند و در آنها نسبت به ۲۱ فرد عادی تفاوتهای بیولوژیک دیده میشد.
آویندرا نات، سرپرست تیم پژوهشی مربوطه و مدیر موسسه ملی بیماریهای عصبی و سکته توضیحاتی را در این رابطه ارائه داد. وی گفت که دلیل سندرم خستگی مزمن قطعا بیولوژیک است؛ زیرا چندین عضو بدن درگیر میشوند.
این در حالی است که پزشکان برای چندین دهه از سندرم خستگی مزمن بهعنوان یک بیماری روانتنی نام میبردند. از نظر آنها خستگی مزمن صرفا بهذهنیت فرد برمیگشت و در اثر تلقین ایجاد میشد. هرچند حالا با قطعیت میتوان گفت که مجموعهای از تغییرات بیولوژیک با بروز آنسفالومیلیت میالژیک ارتباط دارند.
سندرم خستگی مزمن یک بیماری سیستمیک است که افراد زیادی را در سرتاسر جهان آزار میدهد. پیشتر کسی آنها را جدی نمیگرفت؛ اما حالا میتوان انتظار درمان را داشت. در طول پژوهش افراد شرکتکننده تحت اسکن مغزی قرار میگرفتند و کیفیت خواب آنها بررسی میشد. همچنین آزمایشهای سنجش میزان قدرت ماهیچه، کیفیت عملکرد ذهنی و وضعیت اجتماع میکروبی روده روی این افراد انجام شد. آنها همچنین بهطور مرتب آزمایش خون میدادند و از رژیم غذایی خاصی تغذیه میکردند تا دلیل سندرم خستگی مزمن مشخص شود.
افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن حتی زمانی را در اتاقهای خاصی گذراندند تا میزان انرژی و مواد مغذی مصرفشده آنها بررسی شود. دانشمندان حتی مایع مغزی-نخاعی آنها را بررسی کردند و بافت پوست و ماهیچه را مورد ارزیابی قرار دادند.
همانطور که انتظار میرفت افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن ضربان قلب بالاتری نسبت به افراد عادی داشتند و تنوع میکروبی روده آنها نیز کمتر بود. همچنین نشانههایی دیده میشد که لنفوست تی این افراد در اثر واکنش بیشازحد آسیب دیده است.
هرچند که در آنها هیچ نشانهای از خستگی ماهیچه دیده نمیشد و در تستهای ادراکی نیز عملکردی کاملا عادی داشتند. این در حالی است که علائم اعلامشده توسط آنها بیشتر بهبخش ادراک مربوط میشد. در این شرایط مشکل سیستم ایمنی بدن و تغییرات میکروبی روده از جهات مختلف روی سیستم عصبی مرکزی فرد تاثیر گذاشته بود.
تلاش برای درک دلیل خستگی مزمن نشان داد که این افراد از کمبود مادهای بهنام کاتکول در مایع مغزی-نخاعی خود رنج میبرند. مادهای که میتواند وضعیت سیستم عصبی بدن را متعادل کند.
همچنین در قسمت اتصال آهیانه-گیجگاهی مغز این افراد فعالیت کمتری در هنگام انجام فعالیتهای حرکتی دیده میشد. اتصال آهیانه-گیجگاهی مسئولیت قشر حرکتی مغز را بر عهده دارد. این قشر مغزی دستور حرکت را بهبدن صادر میکند.
بدینترتیب وقتی مشکلی در قشر حرکتی مغز پدید بیاید، توانایی بدن برای تلاش کردن نیز مختل میشود. در واقع پژوهشگران گمان میکنند اختلال در این قسمت از مغز میتواند دلیل سندرم خستگی مزمن باشد؛ زیرا تغییرات اشارهشده میتوانند تحمل فرد برای تلاش کردن و درک وی از خستگی را تغییر دهند. بهبیانی دیگر دانشمندان یک مشکل فیزیکی را پشت پرده همه مشکلات میدانند.
افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن واقعا خسته نیستند و مشکل انگیزه یا تنبلی هم ندارند. خستگی این افراد در نتیجه تفاوت تصور فرد از توانایی خود در انجام کارهای مختلف و توانایی واقعی بدن در انجام آن امور حاصل میشود.
اگرچه پژوهش مربوطه توانسته اطلاعات بسیار مفیدی را در رابطه با دلیل سندرم خستگی مزمن ارائه دهد، اما برخی افراد جنبههایی از آن را زیر سوال بردهاند.
آنها بر این باورند که برخی روشهای ارزیابی خستگی چندان مناسب نبودند و برخی از مشکلات نیز بهطور کامل نادیده گرفته شدند. بهعنوان مثال چرا گاهی اوقات علائم خستگی پس از انجام کاری مشخص شدت مییابند و تا چند روز باقی میمانند.
برخی نیز انتقاد میکنند که چرا از ۲۱۷ بیمار اولیه حاضر در این پژوهش صرفا ۱۷ نفر که پس از عفونت به سندرم خستگی مزمن مبتلا شده بودند، انتخاب شدند.
البته دانشمندان در ابتدا قصد داشتند ۴۰ بیمار مبتلا به سندرم خستگی مزمن را برای مشخص شدن دلیل آن بررسی کنند. هرچند که متاسفانه شروع همهگیری کرونا سبب شد که مشکلاتی در فرآیند این پژوهش ایجاد شود.
بهطور کلی محدود بودن گروه بیماران به این سبب بود که بتوان بیشترین میزان بررسی را روی وضعیت فیزیکی و ذهنی آنها انجام داد. آنها همچنین افرادی که بیش از ۵ سال از این مشکل رنج میبردند را حذف کردند و افراد سالمند را نیز در نظر نگرفتند.
در این پژوهش از انجام برخی آزمایشها نیز صرفنظر شد تا بیماران بهخاطر خستگی شدید از پژوهش خارج نشوند. با وجود محدودیتهای این پژوهش چندین ساله، مشخص شدن دلیل اصلی سندرم خستگی مزمن میتواند گامی بسیار مهم تلقی شود. هرچند که پژوهشهای گستردهتر میتواند به روشنشدن جنبههای بیشتر این بیماری و در نهایت به ارائه درمان منجر شود.
کانال عصر ایران در تلگرام